سیر ترشی
سیر ترشی
مثل سیر شده ام هفت سال
ای کاش دیگر نمی بود پول و مال
از خوشحالی در می آوردم بال
سوار اسبی مثل زال
مثل باد می تاختم مثل مارال
حال شده است هشت سال
من ماندم و یک علامت سؤال
سینا نظری نیا
برداشتتون رو از این شعر بنویسید
سیر ترشی
مثل سیر شده ام هفت سال
ای کاش دیگر نمی بود پول و مال
از خوشحالی در می آوردم بال
سوار اسبی مثل زال
مثل باد می تاختم مثل مارال
حال شده است هشت سال
من ماندم و یک علامت سؤال
سینا نظری نیا
برداشتتون رو از این شعر بنویسید
انشاء ننوشتم
ساعت انشاء بود و من خواب و بیدار
فکرم خواب ولی چشمم باز و رو به دیوار
----------------------------------------------
می بافت پشت سر هم آئین نگارش
می شنیدم از دوستی خیالی که دنیارو وللش
---------------------------------------------
من شاعری گمنام مرگم می رسد الآن
سالها بعد منم که می شوم مهم سؤال امتحان
--------------------------------------------------
منم که می نویسم با خودکاری فلزی و پارکر
تا به کی پنهانی سر کلاس خنده و کرکر
-------------------------------------------------
ورق می زنم دفتر زندگی را همه اش خالیست
پر می کنم زین پس ورق عشق را-می نویسم با آنکه دیگر نفسی نیست
---------------------------------------------------
ظلم و ستم خراب می شود خرمن خرمن
بر سر عالم بزرگی به نام من
-----------------------------------------------
در این صفحه های قاتی و پاتی
لینکی به چشمم خورد-مردی با عبای شکلاتی
----------------------------------------------
موضوع انشاء شجاعت بود و من اندرون بهشتم*
مرا خواند-گفتم:شجاعت یعنی این-انشاء ننوشتم
----------------------------------------------
*منظور از بهشتم-بهشت من است
سینا ن
ایرانیان
او در تکاپوی علم عرفان
در حال مسخره کردن این دهن بین مردمان
در حال صحبت پشت سر حزب آباد گران
چه کناهی کردند این اندک بی گنا هان؟؟؟!!!!
---------
خسته ام از ظلم و ستم پرنسجانان
کجایند آن همه ذورو و وپر منان
همه خوابند 35 میلیون جوانان
امید ما به آنان است به بسیجیان
------------
همه آبدار چی اند دکتران و مهندسان
بر سر کار آمدند این همه بی سوادان
فکر ها را به جلو بکشانیم
2007باشیم در سال دو هزاران
سینا ن